غار تنهایی من



من معمولا گوشواره می پوشم، شده حتی یه گلگوش نقطه ای!! و خیلی کم پیش میاد که بدون گوشواره باشم، و البته وقتی هم که بخوام تمرکز کنم همون گلگوش نقطه ای واسم سنگین می شه و باید درش بیارم. یه روز یکشنبه می خواستم برم دانشگاه و بعدش هم با زهرا برم بیرون، قرار بود بیشترش کلاه سرم باشه واسه همین صبحش گفتم حالا امروز بدون گوشواره برو بیرون، قول می دم نمیری :)  ساعت 10 اینا رفتم تو آشپزخونه، یه دوست چینی دارم اومده اینجا فرصت مطالعاتی و انگلیسی ش خیلی خوب نیست، گفت من میخوام بهت یه گوشواره بدم!! و شبیه اینی هست که خودم دارم و بیا بریم همین الان بهت بدم و شوآن حرفام رو برات ترجمه کنه. دیگه رفتیم و یه گوشواره ظریف و ناز رو بهم داد که همون موقع گفتم خب من امروز گوشواره نداشتم و پوشیدمش و کلی هم بغلش کردم و ازش تشکر کردم و البته که بی نهایت هم خوشحال شدمheart. بعدش شوآن گفت که رفته واسه خودش این گوشواره رو بخره، تو اومدی تو ذهنش و به نظرش اومده بیشتر به تو میاد تا به خودش و چون می دونسته تو داری از پیش مون میری اون رو خریده برای تو و یه چیز دیگه برای خودش خریده.  زندگی رو واسه این قشنگی هاش دوست دارم.

---------------

از جمعه مریض شدم. شنبه عصر دیگه خیلی مریض شدم و شام قرار بود با جنی اینا و جاناتان اینا بخورم. و همون سرمیز شام معلوم بود حالم خیلی بده و گلوم و گوشم خیلی درد می کرد، جنی برام یه جوشونده رو سرچ زد و گفت تو برو تو اتاقت من برات میارم. تب و لرز داشتم و درد گوشم مخصوصا خیلی زیاد بود. جوشونده رو که خوردم نیم ساعت بعدش تب لرزم قطع شد و همه دردها هم رفت. البته من همچنان کامل خوب نشدم و از بی صدایی تازه رسیدم به صدای خروسی ولی گفتم بیام فرمول جنی رو به شما هم بگم شاید به درد یکی خورد:

نصف پیمانه فلفل قرمز+ نصف پیمانه سرکه سیب+ یک پیمانه عسل+ یک پیمانه آب ، اینا رو مخلوط میکنید و می گذارید رو گاز یه کم بجوشه و بعد میل میکنید. البته که خیلی سنگین بود ولی همونقدر هم مفید بود.

------------

همون شنبه دوست سولی هم خونه مون بود، اینا که ساعت شامشون 6-6:30 هست تا 7 شام نخوردن، جنی گفت منتظر بودیم داداش دوست سولی بیاد دنبالش و حالا چون دیرتر میاد ما دیگه شام میخوریم. بچه اومد سرمیز شام ولی براش حتی بشقاب هم نگذاشتن!! با اینکه غذا خیلی زیاد بود. واسم جالب بود که ما یکی هم که نمیخواد بمونه خونه مون گاهی به زور نگهش میداریم و میگیم زشته موقع غذا بری از خونمون و یا شده میوه و کیک هم اگر نخورد می گذاریم تو ظرف بهش میدیم ببره، یا مثلا فلان چیز رو ببر برای همسرت، بچه ت، مادرت و . .

خیلی دلم میخواد بدونم کدوم رفتارهای من واسه اینا هم تا این حد عجیب هستsurprise

------------

من همچنان درگیر پروسه انتقال به دانشکده جدید هستم. میشه لطفا دعا کنید زودتر ختم به خیر بشه. دیگه توانم رسیده به تهش :|

-----------

عنوان هم حاصل درد و دل با جناب حافظ هست.  خوبه من جناب حافظ رو دارم و گرنه قطعا تا الان ترکیده بودمlaugh

 

 

 

دو روز بعد نوشت: خدا رو شکر کارهای اساسی انتقالم به دانشکده جدید تمام شد. 


خیلی اتفاقا افتاده و داره می افته و من منتظرم همه چیز تموم بشه بعد بیام اینجا یه پست بنویسم با عنوان آنچه گذشتsmiley

 

بلاگ هم قدرت خدا بالاخره پیشرفت کرد و دیگه شکلک laugh هم براحتی میشه گذاشت.

 

دیشب داشتیم با جنی رویدادهای دیروز رو تحلیل میکردیم تا اینکه رسیدیم به اونجا که برای چی روز اول ندیده و نشناخته اینقدر به من اعتماد کرده بودsurprise خلاصه ش اینکه از اینکه اینقدر تصادفی همه چیز خوب پیش رفته بود هر دو راضی بودیم و من بهش گفتم واسه چیزای این مدلی هست که من به خدا اعتقاد دارمsmiley

امروز صبح اومدم این شعر مولانا رو خوندم دیدم چقدر با بحث دیشب ما همخوانی داره. برای جنی که نمی تونم بخونمش frown پس برای شما می خونمblush

 

جمله گفتند ای وزیر انکار نیست

گفت ما چون گفتن اغیار نیست

اشک دیده‌ست از فراق تو دوان

آه آهست از میان جان روان

طفل با دایه نه استیزد ولیک

گرید او گر چه نه بد داند نه نیک

ما چو چنگیم و تو زخمه می‌زنی

زاری از ما نه تو زاری می‌کنی

ما چو ناییم و نوا در ما ز تست

ما چو کوهیم و صدا در ما ز تست

ما چو شطرنجیم اندر برد و مات

برد و مات ما ز تست ای خوش صفات

ما که باشیم ای تو ما را جان جان

تا که ما باشیم با تو درمیان

ما عدمهاییم و هستیهای ما

تو وجود مطلقی فانی‌نما

ما همه شیران ولی شیر علم

حمله‌شان از باد باشد دم‌بدم

حمله‌شان پیداست و ناپیداست باد

آنک ناپیداست هرگز گم مباد

باد ما و بود ما از داد تست

هستی ما جمله از ایجاد تست

لذت هستی نمودی نیست را

عاشق خود کرده بودی نیست را

لذت انعام خود را وامگیر

نقل و باده و جام خود را وا مگیر

ور بگیری کیت جست و جو کند

نقش با نقاش چون نیرو کند

منگر اندر ما مکن در ما نظر

اندر اکرام و سخای خود نگر

ما نبودیم و تقاضامان نبود

لطف تو ناگفتهٔ ما می‌شنود

نقش باشد پیش نقاش و قلم

عاجز و بسته چو کودک در شکم

پیش قدرت خلق جمله بارگه

عاجزان چون پیش سوزن کارگه

گاه نقشش دیو و گه آدم کند

گاه نقشش شادی و گه غم کند

دست نه تا دست جنباند به دفع

نطق نه تا دم زند در ضر و نفع

تو ز قرآن بازخوان تفسیر بیت

گفت ایزد ما رمیت اذ رمیت

گر بپرانیم تیر آن نه ز ماست

ما کمان و تیراندازش خداست

این نه جبر این معنی جباریست

ذکر جباری برای زاریست

زاری ما شد دلیل اضطرار

خجلت ما شد دلیل اختیار

گر نبودی اختیار این شرم چیست

وین دریغ و خجلت و آزرم چیست

زجر شاگردان و استادان چراست

خاطر از تدبیرها گردان چراست

ور تو گویی غافلست از جبر او

ماه حق پنهان کند در ابر رو

هست این را خوش جواب ار بشنوی

بگذری از کفر و در دین بگروی

حسرت و زاری گه بیماریست

وقت بیماری همه بیداریست

آن زمان که می‌شوی بیمار تو

می‌کنی از جرم استغفار تو

می‌نماید بر تو زشتی گنه

می‌کنی نیت که باز آیم به ره

عهد و پیمان می‌کنی که بعد ازین

جز که طاعت نبودم کاری گزین

پس یقین گشت این که بیماری ترا

می‌ببخشد هوش و بیداری ترا

پس بدان این اصل را ای اصل‌جو

هر که را دردست او بردست بو

هر که او بیدارتر پر دردتر

هر که او آگاه تر رخ زردتر

گر ز جبرش آگهی زاریت کو

بینش زنجیر جباریت کو

بسته در زنجیر چون شادی کند

کی اسیر حبس آزادی کند

ور تو می‌بینی که پایت بسته‌اند

بر تو سرهنگان شه بنشسته‌اند

پس تو سرهنگی مکن با عاجزان

زانک نبود طبع و خوی عاجز آن

چون تو جبر او نمی‌بینی مگو

ور همی بینی نشان دید کو

در هر آن کاری که میلستت بدان

قدرت خود را همی بینی عیان

واندر آن کاری که میلت نیست و خواست

خویش را جبری کنی کین از خداست

انبیا در کار دنیا جبری‌اند

کافران در کار عقبی جبری‌اند

انبیا را کار عقبی اختیار

جاهلان را کار دنیا اختیار

زانک هر مرغی بسوی جنس خویش

می‌پرد او در پس و جان پیش پیش

کافران چون جنس سجین آمدند

سجن دنیا را خوش آیین آمدند

انبیا چون جنس علیین بدند

سوی علیین جان و دل شدند

این سخن پایان ندارد لیک ما

باز گوییم آن تمام قصه را

 

پ.ن: شکلک هاش چرا اینقدر حرفه ای هست nofrowncheeky


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

موزیک های جدید politicalpost پیکتوتکست فودروح کسب درآمد آسان از اینترنت مدل لباس دانلود و معرفی بازی کاروان دل شرکت جویندگان طلا 09102191330 | 09102181088 شرکت خدماتی نظافتی آرنا